وقتی که سرکوب می کنی
7/26/2010 10:46:00 AM | Author: يک انسان
برگشته به من ميگه حست دروغه! ميگه يه فکرای ديگه ميکنم! ميگه من و داری جايگزين يکی ديگه ميکنی که هست! تويی که خودت خواستی بازيت ندم و باهات رو باشم و حسم رو بهت بگم وقتی اينجوری ميکنی! فک ميکنی اون چجوری عکس العمل نشون بده؟
آقا اصلا می دونی چيه؟ به ما نيومده مثل بجه گيمون که تو خاندان معروف بوديم به مهر و محبت و عاطفه رفتار کنيم بايد همون قالبی که خودمون برا خودمون چن ساله ساختیمو حفظ کنيم. عاطفه کيلو چنده؟ همشو جمع ميکنيم بعدا يه جا قلپی ميزنيم بيرون برا يه دختری چيزی! کلا بيخيال فلسفه اسفنج و ليوان آقای مشاور ميشيم
|
This entry was posted on 7/26/2010 10:46:00 AM and is filed under . You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0 feed. You can leave a response, or trackback from your own site.

1 comments:

On July 26, 2010 at 11:35 PM , یک عدد گارفیلد برنامه نویس said...

vaghean yani bekhtere ye harfi ke taraf hes karde o gofte, baiad injori bezani to kase kozie hame chi! Mitoni rahat bargardi be hamon ghalebi ke ghablan bodio adat dari behesh ama yadet bashe taghsiresh ro nandazi kardane ino on ke behet onjori ke mikhasti aksol amal neshon nadadan. bedon ke khodet khasti ke bargardi sare jat!