دلم تنگ
6/10/2010 09:32:00 PM | Author: یک انسان
من دلم تنگ چشاته
دل من تنگ صداته
اون چشه درشته مشکی
موهای فريه مشکی
اون قد و پای بلندت
لبای سرخابی رنگت
انگشتای کشيده
دل من براش ميميره
قدمای آسه آسه
که فرمش واسه من خاصه
چه روزا با هم نبوديم
روزی يکبار همو ديديم
هفته های دلتنگيمون رو
با يه جاده بهم رسونديم
واقعا چی شد که رفتی
دلتو کجا گذاشتی؟
يه پياده رو بود و ما
يه عالم شمشاد بود و ما
لحظه های عشق بود و ما
خدايا سيگار بود و ما
حالا چی؟ اشک مونده وو من
يه دل تنگ مونده وو من
يه عالم صدا تو گوشم
خاطراتت مونده وو من
اشک چشمام نميزاره
حالا اشکام مونده وو من

پ.ن1 : فرداااااا آخجوووونننننن هر کی بپيچونه نا مردهههه! هرکی ماشين نداره بگه من بيام دنبالش
پ.ن 2 : بی احساس هاااااا پست قبليم چرا هيچی کامنت نداااااششششتتتتت؟
|
This entry was posted on 6/10/2010 09:32:00 PM and is filed under . You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0 feed. You can leave a response, or trackback from your own site.

2 comments:

On June 10, 2010 at 11:00 PM , یک عدد گارفیلد برنامه نویس said...

chera sathat intori? ajibe in sato tarikhe injaro dosrt kon adam be cheshaie khodesham shak mikone asri inja hich nabood!
avalesh hamahang nabod ama yeho az ye jaie khob shod!

 
On June 11, 2010 at 9:10 AM , یک انسان said...

sher mesle mashine! yekam tool mikeshe garm she o dige rip nazane