مثکه کلا عادت کردم دلم تنگ باشه! خودمم نمی دونم برا چی و برا کی! آخه چرا بايد وقتی آدم ميره بيرون با دوستاش کلی بهش خوش می گذره بعدش که شب می شه می خواد بره بکپه دلش براشون تنگ بشه واقعا؟ کسی تالا همچين تجربه مزخرفی(2) داشته؟ که دلش بعد از يه دور همی خوب بگيره؟ دلم يه خونه می خواد تک و تنها! که دور همی هام رو اونجا بر گذار کنم بعدش که همه می رن بشينم فرت و فرت سيگار بزنم و هی دلم تنگ شه
پ.ن: تو اون خونه هه يه تلويزيون 2 ميليونی هم بزارم : دی
پ.ن 2 : راستی کسی می دونه مزخرف رو با چه ز ای می نويسن؟ تو گوگولی که سرچ کردم با همه ز ای ديدم
صدای سکوت (زمستان ۹۰)
7 years ago
2 comments:
in che vazeshe adam to weblogesh baiad ye matlabe jadid benevise :D badesham fekr konam adie ke adam badesh deltang mishe khob delesh bazam mikhad o midone ke tamom shode!
tv 2 melionio hastam :D dvd playeram bashe ke man film bebinam :D
hatmaaaan! age khoda bekhado betoonam too tare bar ghorfe begiram hameye in kararo mikonam! khoobe?